?????? 

#امام_عشق 

 خانم مرضیه حدیده‌چی(دباغ): امام خیلی مقید بودند که اسراف نشود. یعنی چراغ اتاق مطالعه ایشان را نمی گذاشتند در غیر وقت مطالعه روشن باشد. چراغ راهرو را روشن نمی‌کردند. می گفتند از آن طرف نمی‌توانم خاموشش کنم روشن می ماند. یک دستمال کاغذی را دو قسمت می کردند و به صورت نصفه استفاده می نمودند. یک لیوان آب را صبح می‌گذاشتند و تا شب از آب همان لیوان استفاده می‌کردند. یعنی باقی مانده آب لیوان را دور نمی ریختند می‌گفتند: اسراف است یک چیزی هم روی آن می گذاشتند و تا شب لیوان را می خوردند.
?درسهایی از امام، قناعت و ساده‌زیستی،رسول سعادتمند، ص۱۳۵
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه ام الائمه اقلید و فاطمیه ارسنجان
#جهت_مطالعه_انتشار

?????? 

?✨?✨?✨?✨✨

#امام_عشق 

دکتر حسن عارفی: وقتی امام در بیمارستان قلب بستری بودند صبح که از خواب بلند می‌شدند اولین چیزی که به ما می‌گفتند این بود که چراغ خواب کوچکی را که شبها در اتاق ایشان روشن بود خاموش کنیم.
?درسهایی از امام، قناعت و ساده‌زیستی،رسول سعادتمند، ص۱۳۶
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه فاطمیه ارسنجان و ام الائمه اقلید
#جهت_مطالعه_انتشار

?✨?✨?✨?✨✨

???????

#امام_عشق 

 مصطفی کفاش زاده: وقتی نیمه شبها امام برای نماز شب بلند می شدند تا می خواستند از اتاق برای وضو گرفتن خارج شوند اول چراغ کوچک داخل اتاق را که روشن بود خاموش می کردند بعد چراغ بیرون را روشن می‌کردند و موقع برگشتن هم عکس این کار را می‌کردند که مبادا یک لحظه برق اضافی مصرف شود. ایشان حاضر نبودند حتی برای یک لحظه دو چراغ با هم روشن باشد.
?درسهایی از امام، قناعت و ساده‌زیستی،رسول سعادتمند، ص۱۳۵
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه ام الائمه اقلید و فاطمیه ارسنجان 
#جهت_مطالعه_انتشار

???????

✨?✨?✨?✨?

#امام_عشق

 دکتر حسن عارفی: امام وقتی وضو می گرفتند نمی‌گذاشتند شیر آب باز باشد تا وضویشان تمام بشود، بلکه شیر آب را باز می کردند به اندازه یک مشت آب برداشت می‌کردند و شیر را می بستند. بعد دوباره اگر نیاز داشتند شیر آب را باز می کردند.
?درسهایی از امام، قناعت و ساده‌زیستی،رسول سعادتمند، ص۱۲۸
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه فاطمیه ارسنجان و ام الائمه اقلید
#جهت_مطالعه_انتشار

✨?✨?✨?✨?

????????

#امام_عشق

 خانم ربابه بافقی: یک روز در آشپزخانه ظرف می‌شستم و شیر آب را باز کرده بودم، آقا آمدند و گفتند:” چرا اینقدر شیر آب باز است؟” در حالی که شیر خیلی کم باز بود، با اینکه من خیلی ملاحظه می کردم، ایشان به ما تذکر می‌دادند. گاهی کاهو برایشان می بردم که برگ های دور آن را کنده بودم، آقا سفارش می‌کردند:"مبادا این ها را دور بریزید.” عرض می‌کردم:” آقا خاطر جمع باشید ما با اینها سالاد درست می‌کنیم” وقتی برای کاری از اتاق بیرون می‌آمدند اول تلویزیون را خاموش می‌کردند و بعد از برگشتن دوباره روشن می کردند. خیلی ملاحظه می کردند که اسراف نشود.
?درسهایی از امام، قناعت و ساده‌زیستی،رسول سعادتمند، ص۱۳۰
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه فاطمیه ارسنجان و ام الائمه اقلید
#جهت_مطالعه_انتشار

????????

???????

#امام_عشق

حجت الاسلام و المسلمین فرقانی: امام در مدرسه آقای بروجردی در نجف روی یک قالیچه نماز می خواند یک نفر یک قالیچه کاشانی مناسب سجاده آورد و خدمت ایشان تقدیم کرد آقا  دو شب با آن نماز خواند شب سوم که با ایشان از خانه بیرون آمدیم که به مدرسه برویم فرمودند آقای فرقانی این سجاده را ببر آن قالیچه اولی را بیاور ما هم ناچار شدیم آن قالیچه نفیس را بردیم و همان قالیچی زبر و خشن اولی را انداختیم.
درسهایی از امام، قناعت و ساده‌زیستی،رسول سعادتمند، ص۱۶۶
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه ام الائمه اقلید و فاطمیه ارسنجان
#جهت_مطالعه_انتشار

????????

?????????

#امام_عشق

 آیت الله فاضل لنکرانی: همسر محترمه امام نقل کرده اند که من ۶۲ سال با امام بزرگوار زندگی کردم و در این ۶۲ سال یک غیبت از این مرد نشنیدم خیلی این مطلب معجزه گونه است. حتی تا این درجه که ایشان گفته بودند که ما یک کارگری داشتیم که خیلی کاری نبود لذا آن را تبدیل به یک کارگر بهتری کردیم بعد از چند روز من خدمت امام گفتم که این خیلی کارگر خوبی است امام فرمودند:” اگر با این جمله می‌خواهی به من بفهمانی که قبلی خوب نبود این غیبت است و من حاضر نیستم بشنوم.”
?درسهایی از امام، اخلاق در خانواده،رسول سعادتمند، ص۹۹
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه فاطمیه ارسنجان و ام الائمه اقلید
#جهت_مطالعه_انتشار

?????????

????????

#امام_عشق

 آقای تیموری: یک روز یادم می آید کلیه مستشاران و کاردار های خارجی به مناسبتی با لباسهای مخصوص خدمت آقا رسیده بودند. اینها فکر می کردند الان که به جماران بیایند با یک کاخ و دم و دستگاه آنچنانی مواجه خواهند شد. ما خودمان رفتیم و آنها را راهنمایی کرده و به حسینیه بردیم. وقتی من به آنها گفتم بفرمایید بنشینید باورشان نمی شد که باید آنجا روی زمین بنشینند تا امام بعداً بیایند.
?درسهایی از امام، قناعت و ساده‌زیستی،رسول سعادتمند، ص۱۰۲
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه ام الائمه اقلید و فاطمیه ارسنجان
#جهت_مطالعه_انتشار

?????????

?????????
#امام_عشق

 حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان: در مورد احترام امام به قرآن نکته جالبی از ایشان به طور مکرر دیده ام. گاهی به دلایلی قرآن هایی را در کیف دستی در محضر امام می‌بردیم در دفعات اولیه بدون توجه قرآن را همراه با چیزهای دیگر از کیف بیرون آورده روی زمین می‌گذاشتیم و امام که مراقب بودند می فرمودند:” قرآن را روی زمین نگذارید.” و بعد بلافاصله دستشان را جلو آورده و آن را از ما گرفتند و روی میزی که در کنارشان بود می گذاشتند. بعد ما متوجه شدیم که امام چون روی کاناپه نشسته‌اند نمی‌خواهند قرآن روی زمین و در نتیجه پایین تر از جایی باشد که ایشان نشسته‌اند.
?درسهایی از امام، عبادت و خودسازی، رسول سعادتمند، ص۱۵۶
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه فاطمیه ارسنجان و ام الائمه اقلید
#جهت_مطالعه_انتشار
?????????

 ????????

#امام_عشق

 فاطمه طباطبایی: یکی از مسائلی حضرت امام روزهای آخر به من توصیه می کردند خواندن دعای عهد است که در آخر کتاب مفاتیح آمده است می گفتند صبح ها سعی کن این دعا را بخوانی چون در سرنوشت دخالت دارد چیزی که به خانواده می گفتند تا اول از همه به آن عمل کنند انجام واجبات و دوری از محرمات بود.
?درسهایی از امام، اخلاق در خانواده،رسول سعادتمند، ص۸۶
✨کاری از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه فاطمیه ارسنجان و ام الائمه اقلید
#جهت_مطالعه_انتشار